کودکان همیشه سوالات زیاد ولی پیش پا افتاده ای میپرسند و خب حق هم دارند؛ تصور کنید کودکی برای اولین کفشدوزک میبیند! قطع به یقین در همان لحظه سوالات زیادی ذهنش مشغول میکند و سعی میکند از اطرافیانش پاسخ این سوالات ساده اش را جویا شود. ولی بعضی کودکان در بعضی مواقع با پرسیدن یک سوال ما را حیرت زده میکنند؛ به طور مثال میپرسند خدا کیست؟ خونه ی خدا کجاست؟ گاهی اوقات دوست دارند بدانند که آیا خداوند فرزندی هم سن او دارد؟ ولی نگران نباشید، چون در ادامه قصد داریم نحوه صحیح پاسخ دادن به سوالات کودکان را به شما بگوییم.
حساب کنید کوچولوی 5 سالهای از شما راجع به خدا بپرسد. خب بدیهی است که میتوانید در قدم اول توضیحاتی بدهید مثل اینکه او آفریننده همه چیز است و بعد سعی کنید با برشمردن صفات و ویژگیهایی مانند مهربانی، تصویر خوب و به دور از هراسی از خالق در ذهن کودک ایجاد کنید. اما هر جواب شما ممکن است سوالات جدیدی را برای کودک به وجود آورد.
در مورد این موضوع با ندا شیخی، دکترای روانشناسی صحبت میکنیم و او در این باره میگوید: عموما دو سوال عمده در مورد خدا برای بچهها وجود دارد که ما آنها را به عنوان نمونه مطرح میکنیم و والدین میتوانند با شبیهسازی این موارد سوالات دیگر کودک را نیز به او توضیح دهند.
خدایی که همه چیز را آفریده، کجاست؟
این سوال احتمالا اصلیترین و رایجترین سوال کودک در مورد خداست. بعضی در جواب این سوال آن را با یک مثال عینی توضیح میدهند و میگویند خدا مثل هوا همه جا هست! اما درک مفهوم هوا که قابل لمس و مشاهده نیست، خود برای کودک جای سوال دارد و این مثال خوبی برای شرح این مساله نیست. در عوض میتوانید بگویید ما هم دقیقا نمیدانیم که او کجاست اما میدانیم که خودش و فرشتههایش همیشه مراقب ما هستند تا زندگی خوبی داشته باشیم!
خدا چقدر مهربان است؟
بچهها در سنین بین 2 تا 10 سال قادر به درک مفاهیم انتزاعی نیستند. شما برای یاددادن هر چیزی به آنها باید از تصاویر و تجربیات عینی بهره ببرید. به همین دلیل است که پایه آموزش کودکان روی تصویر و تجربه است و با مثالهای عینی به سوالات کودک جواب میدهیم. در اغلب اوقات سعی میکنیم خداوند را با ویژگیهای بارز و قابل درک برای کودکان توضیح دهیم. یکی از این ویژگیهای خاص، مهربانی بیاندازه خداوند نسبت به بندگانش است.
اما چطور میتوان مهربانی خدا را با تجربه و تصویر توضیح داد؟ آسان است؛ میتوانید بگویید مهربانی خداوند شبیه وقتی است که مادرت تو را با عشق در آغوش میکشد یا زمانی که با ملایمت موهایت را نوازش میکند و برایت کتاب داستان میخواند؛ شاید حتی از این هم مهربانتر! شما به آسانی تجربه کودک را از مهربانی برای او تداعی کردید و به این شکل حالا او میتواند درکی نسبی از مهربانی خداوند داشته باشد.